نسبت مالیاتها به تولید ناخالص داخلی در ایران و جهان
طبق این گزارش که توسط دفتر مطالعات بخش عمومی مرکز پژوهشهای مجلس تهیه شده است، در اقتصاد هر کشور، دولت خدماتی را ارائه میدهد که بازار در عرضه آنها ناکام است. از این رو، نسبت اندازه دولت به کل اقتصاد باید بهینه باشد: اگر دولت خیلی کوچک باشد، خدمات عمومی به اندازه دلخواه در دست نخواهند بود. اگر خیلی بزرگ باشد، کالاهای خصوصی به قدر کافی تولید نمیشوند. نسبت درآمدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی شاخصی از اندازه دولت است. برای آگاهی از دلالتهایی درباره حد بهینه این شاخص، میتوان به کشورهایی نگاه کرد که تجربه بیشتری در دریافت مالیات دارند. در انجام این مقایسه، گام نخست یکسانسازی تعریف درآمدهای مالیاتی است. با این کار، نسبت درآمدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی در کشور ما برابر ۹.۹ درصد محاسبه میشود. در مقابل، این نسبت برای متوسط کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه ۳۴.۰ درصد است. در کشور ما، این نسبت حتی از مکزیک با ۱۷ درصد، کلمبیا با ۲۰ درصد، ترکیه با ۲۱ درصد و شیلی با ۲۴ درصد هم کمتر است. بنابراین، درآمدهای مالیاتی دولت در ایران بسیار کمتر از میزان بهینه است. اگر به اجزای درآمدها نگاه شود، این نقص در همه پایهها دیده میشود. در مقایسه با نسبت مالیات به تولید در متوسط کشورهای سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه، پرداختهای تأمین اجتماعی با ۴۷ درصد و مالیات اشخاص حقوقی با ۴۱ درصد بهترین عملکرد را دارند؛ درحالی که مالیات اشخاص حقیقی با ۹ درصد و مالیات بر دارایی با ۱۱ درصد ضعیفترین پایهها محسوب میشوند، مالیات بر کالاها و خدمات با ۳۰ درصد در این بین قرار دارد. توصیه محوری پژوهش افزایش درآمدهای مالیاتی از دریچه ظرفیت مالیات بر اشخاص حقیقی است.
مواردی که با دانلود این گزارش میتوانید از آن آگاهی یابید:
- دستهبندی درآمدهای مالیاتی
- بررسی دادهها
- درآمدهای پایههای مالیاتی در ایران و جهان
- و موارد دیگر...